بعنوان یکی از پیشکسوتان طراحی سایت در اصفهان ، خدمات طراحی سایت را در اصفهان دستخوش تغییرات بنیادی نموده ، بطوریکه در چند سال گذشته الگویی بوده ایم برای همکاران و هم اکنون کادر خلاق گروه طراحی سایت اصفهان وب با ایده های نو، نسل جدیدی از برنامه های طراحی سایت را درجهت افزایش رنکینگ وب سایت ها در موتورهای جستجوی و افزایش رضایت مشتری به پیش می برند .
درباره مابرندینگ به زبان ساده به معنای متمایز کردن است. یعنی مهم نیست که از کالا، خدمات و یا خود شما چقدر مشابه وجود دارد، برندینگ توانایی و قابلیت این را دارد که از شما چیزی متفاوت در بین آن همه تشابهات نشان دهد.با ارزشترین و مهمترین دارایی هر شرکتی برند آن است.
این برندسازی تا جایی پیش میرود که کالا و محصول از برند آن جدا نبوده و با هم یکی میشوند. تا جایی که حتی برای مثال نام برند کوکاکولا را که میشنوید، طعم آن زیر زبانتان جاری میشود. برندینگ همین است! درونی کردن برند در وجود مخاطب.برندینگ ، یک شرکت ، محصول و یا حتی یک فرد خاص را به دیگران میشناساند و به آن موجودیت میبخشد.
انواع برندینگ برداشت مردم از محصولات را شکل داده و هدایت میکند و جالب این است که این کار را در کمال ظرافت انجام میدهد بدون اینکه خود افراد از آن آگاهی داشته باشند. خیلی جاها ما فکر میکنیم این خودمان هستیم که انتخاب کرده ولی در واقعیت انتخاب ما زیر سایه مفهوم بزرگی به اسم برندینگ انجام گرفته است.
شاید اهمیت برندینگ در همین باشد که ارزش زیادی برای محصول یا شخص ایجاد میکند و سبب میشود که در دنیای رقابت نسبت به سایرین پیشی بگیرد و همین زمینه ساز بولد شدن در اذهان مردم میشود. برندینگ در ایران مدتی ست که دارد جای خود را پیدا میکند و به رشد بیزنس افراد کمک شایانی کرده است.
تجارت این نظام سرمایه داری رونق خود را مدیون و مرهون معجزات برندینگ است. برندینگ با یک عصای جادویی از یک چیز ساده، چیزی خارق العاده میسازد.بیشتر از نوع و ابزار برندینگ نتیجهای که از آن حاصل میشود مهم است. خیلی جاها انتخاب لوگو، رنگ و جزییات با دقت انجام میگیرد اما در انتها شما برندی نمیبینید.
زیرا آنچه که باید اتفاق نیافتاده و آن چیزی جز ایجاد هویت و احساس تعلق نیست. در ادامه بیشتر به این مبحث میپردازیم.در دنیای این روزهای صنعت و تجارت که از هر محصول و خدماتی چندین مدل ارائه میشود و در هر صنف و حوزهای تعداد زیادی رقیب وجود دارد باید بتوانیم آنچه که قصد ارائه ش به بازار را داریم بهتر معرفی کنیم تا از سایر رقبا پیشی بگیرد.
برندینگ در عصر جدید بسیار ورد زبانها افتاده و هر کسی درست یا غلط با آن آشنایی دارد. حداقلش این است که نام برند به گوشش خورده و تقریبا میداند به چه چیزی اشاره دارد. اگر به بیست یا سی سال پیش در همین کشور خودمان برگردیم کمتر کسی میدانست برند چیست و یا حتی از این واژه در ادبیات خود استفاده میکرد.
همین امر سبب شده که فکر کنیم برندینگ یا مراحل برند سازی و هر چه حول و حوش آن میچرخد جدید و تازه است.عمر برندینگ شاید به چیزی حدود ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد میرسد. در آن دوران بازرگانان برای نشان دادن مالکیت یک محصول یا قطعه از این شیوه استفاده میکردند.
اصلاً چرا راه دور برویم، در همان زمانها صاحبان دام بر روی پوست گاو و گوسفندهای خود علائمی را ایجاد میکردند تا حیواناتشان از سایر حیوانات متمایز شود و بدانند که آنها متعلق به چه شخصی است. ولی رشد برندینگ از قرن نوزدهم آغاز شد.افزایش کارخانه، افزایش جمعیت وافزایش تقاضا نیاز به تولیدات بیشتر را به وجود آورد.
محصولات مشابهی تولید شد و حالا برای ایجاد تمایز، تولید کنندگان احتیاج پیدا کردند تا محصولات مشابهشان را متفاوت تبلیغ و ارائه کنند. تا جایی پیش رفت که برندینگ و برند سازی تبدیل به یک دانش تخصصی شد و امروز کارشناسان و متخصصان زیادی در این زمینه فعالیت دارند.
هر برندی وعده می دهد ولی در بازار که اعتماد مشتری پایین هست و در نظر گرفتن بودجه برای مشتری بسیار حائز اهمیت است تنها وعده ی داد شده نیست که یک برند را از برند دیگری متمایز می سازد.بلکه داشتن یک هدف مشخص هست. (آلن آدامسون , رئیس طراحی و مشاوربرندسازی شرکت Landor Associates).
در هنگام تعیین موقعیت برند خود, فهمیدن آن چه که برند شما دقیقا وعده می دهد بسیار مهم است.دانستن این که چرا هر روز از خواب بیدار می شوید و به سر کار می روید بسیار مهم است .به عبارت دیگر هدف شما باید خاص و مشخص باشد زیرا داشتن هدف مشخص هست که بین شما و رقبای شما تمایز ایجاد می کند.داشتن هدف مشخص هست که بین شما و رقبای شما تمایز ایجاد می کند
نکته ی اصلی در مورد یک پارچگی این است که از صحبت کردن در مورد چیزهایی که ارتباطی با برند شما ندارند و باعث بهبود و ارتقای برند مورد نظر نمی شود خودداری کرد. عکس جدیدی به صفحه ی فیس بوک کسب و کارتان اضافه کردید؟برای شرکت شما چه معنایی دارد؟آیا با پیغام شما مطابقت دارد؟ یا صرفا یک چیز بامزه بود که به طورکاملا صریح و روشن مخاطبان شما را گمراه کند؟
در تلاش برای ایجاد یک پلت فرم برای برند خود , باید مطمئن باشید که تمام پیغام های شما یک پارچه هستند . در نهایت ,این ثبات و یکپارچگی برای هر چه بیش تر شناخته شدن برند شما کمک می کند. که این امر نیز به نوبه ی خود منجر به وفاداری مشتری می شود . برای دیدن یک نمونه ی عالی از یکپارچگی و ثبات بیایید نگاهی به برند کوکا کولا (coca cola) بیندازیم.
مشتری ها همیشه منطقی تصمیم گیری نمی کنند .چگونه میتوانید این مساله را که فردی هزاران دلار بیش تر برای خرید موتورسیکلت Harley (هارلی) پرداخت کرده است را توضیح بدهید؟ در حالی که می توانست با بودجه ی خیلی کمتر موتورسیکلتی به همان خوبی بخرد.
آنجا یک صدای احساسی بوده که زمزمه می کرده : هارلی بخرید. ولی چرا؟ هارلی دیویدسون با ایجاد یک انجمن برای برند خود از برندسازی عاطفی استفاده می کند .این انجمن با نام (HOG (Harley owner groups , صاحبان موتورسیکلت هارلی , برای ارتباط دادن مشتریان خود با برندشان و هم چنین برای ارتباط مشتری هایشان با یکدیگر شکل گرفته است .
هارلی دیویدسون با فراهم آوردن فرصتی برای مشتریانش برای این که احساس کنند بخشی از یک گروه و اجتماع بزرگتری هستند تا این که فقط تعدادی موتورسوار ساده باشند توانست موقعیت خود را به گونه ای تثبیت کند که برای کسانی که می خواهند موتورسیکلت بخرند تبدیل به یک انتخاب آشکار شود.
در دنیایی که سریع در حال تغییر هست بازاریابان برای حفظ ارتباط باید انعطاف پذیر باشند. از طرف دیگر انعطاف پذیر بودن باعث می شود تا در مورد کمپین های خود خلاق باشید. ممکن است بگویید , یک دقیقه صبر کنید .چگونه می توان در عین یکپارچگی , انعطاف پذیر نیز باشیم؟
سوال خوبیست .در حالی که هدف یکپارچگی و ثبات , ایجاد استاندارد برای برند شماست. انعطاف پذیری شما را قادر می سازد که تعدیلاتی ایجاد کنید که باعث ایجاد علاقه شود و رویکرد شما را نسبت به رقیبان تان متمایز سازد. به عبارت دیگر برنامه بازاریابی مبتنی بر هویت برند به ثبات و یکپارچگی کافی نیاز دارند تا قابل شناسایی باشند و در عین حال برای به روز ماندن نیاز به تنوع کافی دارد. (کوین بودلمن , رئیس peopledesign)
یک نمونه ی عالی از این نوع تعادل استراتژیک برند Old spice هست. این روزها Old spice یکی از بهترین نمونه های بازاریابی موفق هست. با این حال تا همین اواخر این برند برای اکثر پدران و مردها برند ناشناخته ای بود اما امروزه یکی از محبوب ترین برندها برای تمام آقایان در هر سنی است .
همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم اگر می خواهید برند شما شناخته شود دست یافتن به حس یکپارچگی و ثبات بسیار مهم است .در حالی که یک شیوه نامه می تواند به شما کمک کند تا به یک تجربه ی دیجیتالی منسجم دست یابید به همان اندازه نیز مهم است کارکنان شما از نحوه ی برقراری ارتباط با مشتری ها و پرزنت کردن برند آگاه باشند.مهم است که کارکنان شما از نحوه ی برقراری ارتباط با مشتری ها و پرزنت کردن برند آگاه باشند
اگر در موقعیتی هستید که انسان هایی شرکت و برند شما را دوست دارند نسبت به این مساله بی تفاوت نباشید و پاداشی را برای دوست داشتن آن ها در نظر بگیرید. این مشتریان حسن نیت خود را برای نوشتن در مورد شما , توصیه کردن شما به دوستان خود و مانند سفیر برند شما رفتار کردن را انجام داده اند. ترویج وفاداری زود هنگام این افراد باعث بازگشت بیشتر مشتری و سود بیش تر برای کسب وکار شما خواهد بود .
بعضی اوقات تنها چیزی که نیاز هست فقط یک تشکر کردن هست ولی بعضی اوقات بهتر است فراتر بروید و برای آن ها یک نامه ی شخصی بنویسید. یا برایشان اشانتیون بفرستید و از آن ها بخواهید نظرات خود را بنویسند و آن ها را در وب سایت خود به طور برجسته ثبت کنید.بعضی اوقات برای وفاداری مشتری تنها چیزی که نیاز هست فقط یک تشکر ساده است
برای بهبود استراتژی خود و ایجاد ارزش بیش تر برای برند خود از رقابت به عنوان یک چالش بهره ببرید. شما دقیقا در کسب و کار مشابه هستید و به دنبال همان مشتریان هستید.درست است؟ پس ببینید رقیبان شما چه کارهایی انجام می دهند. برخی از تاکتیک های آن ها موفق بوده؟ و برخی از آن ها شکست خورده اند؟
موقعیت برند خود را بر اساس تجربه آن ها به منظور بهبود هر چه بیش تر شرکت و کسب وکارتان تنظیم کنید. یک مثال عالی از چگونگی بهبود برند خود با یادگیری از طریق رقبا برند Pizza Hut هست. وقتی یک نفر که عاشق پیتزا بود در توئیتر خود سوالی ایجاد کرد .
پیتزا هات فرصت را از دست نداد و در عرض چند دقیقه پاسخ دوستانه ای به این سوال داد قبل از اینکه Dominos Pizza حتی فرصتی برای صحبت کردن در این مورد پیدا کند . اگر Dominos رقیب هایش را زیر نظر بگیرد , می داند دفعه ی بعد اگرچنین وضعیتی پیش آید چه اقدامی بکند .
یک مثال عالی از چگونگی بهبود برند خود با یادگیری از طریق رقبا برند Pizza Hut استمشتریان Hubspot با استفاده از اپلیکیشن social Monitoring می توانند به راحتی از منشن های رقبا در رسانه های اجتماعی اطلاع پیدا کنند . اگر چه هماهنگ ماندن با استراتژی های رقبا برای بهبود برندتان مهم هست ولی اجازه ندهید هر کاری که انجام می دهید را عینا کپی کنند.
مطمئنا شما مانند تعداد زیادی از شرکت های دیگر محصول یا خدمات مشابهی را می فروشید اما برای این که برند شما منحصر به فرد هست شما در این کسب وکار هستید وتجارت می کنید . با هرحرکتی که رقیب شما عینا انجام می دهد این وجه تمایز را از دست می دهید.
در انتها باید بگوییم که مبحث برندینگ بسیار گسترده هست. دوره برند سازی که بسیاری از موسسات معتبر برگزار می کنند شامل ده ها سرفصل است. ما پیشنهاد می کنیم کتاب اصول برند سازی را مطالعه نمایید که شامل اطلاعات مفیدی راجع به برندینگ، اصول اولیه برند سازی و اهمیت برندسازی است.
برندسازی در زمینههای مختلفی انجام میگیرد که به پرکاربردترین آنها در اینجا اشاره میکنیم:
برندینگ شخصی یا پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی این روزها بسیار باب شده، البته به لطف شبکههای اجتماعی. دیگر برندینگ در اختیار شرکتها و سازمانها نیست و افراد میتوانند محصولاتشان، هنرشان و حتی سبک زندگیشان را به یک برند تبدیل کنند. به این صورت که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به صورت مستمر فعالیت دارند، تصاویر و ویدیوهای جذاب منتشر کرده و در تولید محتوا بسیار متمرکز هستند.
اینفلوئنسرهایی که امروز در فضای مجازی میشناسید از همین اصول برندینگ استفاده کردهاند و در حال حاضر هم از مزایای برندینگ حسابی منتفع میشوند. شاید از نظر من و شما کار خاصی انجام ندهند و هنر خاصی نداشته باشند اما با استفاده از دانش این موضوع توانستهاند جامعه هدف و نیازش را شناسایی کند و به آن خوراک بدهد.
همانطور که از اسمش پیداست این نوع برند سازی برای شرکتها انجام میگیرد تا آنها را در بین سایر شرکتها متمایز کند و در این بین با تصمیمات و اصول برندینگ مثل قیمت گذاری، شناخت و مطالعه بازار هدف، ارزش گذاری و… به رشد و شناخت برند کمک میکند.
برندینگ محصول همان نام تجاری کالاست. برای یک محصول خاص تحقیقات گستردهای انجام داده و برای آن بازاریابی میکنند. این شیوه سبب میشود مخاطب برای استفاده از آن کالای خاص مجاب شود بدون اینکه خودش بداند.
اینجا کمی کار سخت میشود زیرا قرار است یک خدمات خاصی معرفی و به صورت متمایزی تبلیغ شود. خدماتی که کالا نیست و وجه فیزیکی ندارد بنابراین باید خلاقیت ویژهای برای آن بخرج داد.
برندینگ تنها اجرای یک سری اصول روی حساب و کتاب و پشت سر گذاشتن مراحل برندسازی نیست. برندینگ روح دارد، احساس دارد، هویت دارد. این روح، احساس و هویت باید به مخاطب شما منتقل شود. یعنی مشتری از نظر عاطفی با محصول درگیر میشود و همین امر سبب میشود که حس کند خودش دست به انتخاب زده و تحت تأثیر اجبار و تبلیغات نبوده است.
برندینگی موفق است که بتواند احساس ایجاد کند. این احساس و هویت باید در تمام ابزار آن همچون لوگو، شعار، پیام و … موج بزند. حتی در انتخاب رنگ سازمانی هم باید بتوان آن را مشاهده کرد. نام تجاری یک برند موفق با خود احساساتی چون اعتماد، نشاط و زیبایی را به همراه میآورد.
به تصویر کشیدن این احساس و ایجاد آن کار سادهای نیست.وقتی چنین جرقهای بخورد نه تنها یک محصول خاص بلکه سایر محصولات آن برند هم جای خود را بین مردم باز میکنند. برای مثال شرکت اپل اگر فقط بر روی تولید لپ تاپ متمرکز بود با ایجاد حس خوشایند بین مخاطبینش در فروش کالاهای دیگری چون گوشی هوشمند، ساعت و … هم موفق عمل کرد.
مخاطبین اپل چنان به این برند پایبند هستند که باور کنید اگر اپل سس مایونز هم تولید کند باز با استقبال بی نظیری رو به رو خواهد شد. زیرا برندینگ کار خودش را کرده و آنچه را که باید برای مخاطبینش ساخته است.وقتی برندینگ کارش را به درستی انجام دهد دیگر برای تبلیغات متکی به رسانههای سمعی و بصری نخواهد بود
زیرا هر یک از همان مشتریان وفاداراش حکم بنری را دارند که کار تبلیغات را بدون کم و کاست انجام داده و چیزی کم نمیگذارند.یعنی کم کم خود مشتریان تبدیل به اصلیترین سرمایهها و اصلیترین ابزار تبلیغاتی میشوند. قطعاً اینکه کسی محصولی را استفاده کرده و بعد به دیگران پیشنهاد میدهد
برای ما حس اعتماد بیشتری ایجاد میکند تا اینکه تنها به دلیل تبلیغات رسانهای پر زرق و برق دست به انتخاب یک برند بزنیم.همانطور که میبیند یکی دیگر از پاسخها به این پرسش که برندینگ چیست میتواند این باشد. برندینگ یعنی تولید و نگهداری مخاطبین پایبند و وفادار.
همانطور که میبینید برند منحصر به شعار و لوگو و رنگ سازمانی نیست. برند چیزی بیشتر از اینهاست. برند یک کالا، خدمات یا شخص را از دیگران متمایز میکند، به آن ارزش میبخشد، آن را به مردم میشناساند و حتی در مخاطبین نسبت به آن عاطفه و احساس ایجاد میکند.
یک استراتژی خوب برای برندسازی باید شامل بخش های مختلفی باشد که شما را به بهترین شکل به سمت هدف نهایی یعنی خلق یک برند موفق راهنمایی کند. در این مقاله هفت فاکتور اساسی برای داشتن یک استراتژی موفق برندسازی مورد بحث قرار گرفت.
هدف برند و کسب و کار شما باید کاملا مشخص باشد، برند شما باید در تمامی پلت فرم ها یکپارچگی خود را حفظ کند، هیجانات و احساسات مشتری ومصرف کننده درنظرگرفته شود، برند شما برای به روز ماندن باید همیشه انعطاف پذیری خود را حفظ کند، فضای کسب و کار شما باید به گونه ای تعریف شود که کارکنان شما بتوانند
برندتان را به خوبی پرزنت کنند و زمینه ی لازم برای وفادار ماندن مشتری ها به برندتان محیا باشد و از استراتژی های رقبا جهت بهبود هرچه بیشتر برند وکسب و کار خود بهره مند شد. در مقاله ی بعد راجع به برند سازی شخصی نیز صحبت خواهیم کرد.برندینگ کاری میکند که یک محصول یا خدمت برای نسلهای متوالی ارزشمند شود،
ادامه داشته باشد و لحظهای از رشد بازنایستد. خب مسلم است وقتی چیزی هم تبدیل به برند شد به همین راحتی جایگاه خودش را تخریب نمیکند. زیرا شما با برند شدن مسئولیت جدید و بیشتری در مقابل مخاطب خود حس خواهید کرد. این افزایش کیفیت با رشد برند قطعاً به ارزشهای آن به صورت تصاعدی اضافه خواهد کرد. ما در این شرکت آماده ارئه خدمت به شما میباشیم .
برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره کلیک نمایید .
برند سازی
اصول برندینگ
اصول برند سازی
نظر دهید